داستان برند شخصی
برندسازی شخصی یعنی داستان زندگی خودتون رو تعریف کنین. یعنی اینکه چه طور داستانتون رو خلق کنین، براساس اون زندگی کنین و بعد آن داستان رو برای مخاطبانِ درست تعریف کنین. داستان یه مفهوم شخصی هست و قدرت استوری تلینگ اونقدری زیاده که هیچ چیزی نمیتونه مثل قصهگویی برندتون رو بسازه.
تو پرسونال برندینگ، از داستان سرایی یا استوری تلینگ Storytelling برای نوشتن زندگینامهای درخشان و منحصربهفرد استفاده میشه که به شما کمک میکنه تا بتونین خودتون رو به شیوهای جذاب به دیگران معرفی کنین و به سرعت آنها رو تحت تاثیر قرار بدین.
مردم هر روز داستان میگن. سوال سادهای مثل «چهطوری؟» که شاید هزاران بار از همدیگه پرسیده باشیم به این معنیه که داستان خودت رو بگو. اگه جواب یه چیزی بیشتر از «خوبم» باشه، داستان شروع میشه. معمولترین داستانی که تو مصاحبهها اعم از مصاحبههای کاری شکل میگیره، با این سوال شروع میشه: "خودت رو معرفی کن."
شیوه استوری تلینگ همیشه شخصی هست. داستان شما برند شخصیتون میشه و شما باید به این فکر کنین که میخواهین کدوم داستانتون رو به دیگران بگین تا تصویری از خودتون رو براشون ترسیم کنین. شخصیت اصلی داستان شما خودتون هستین؛ پس برای شروع باید روی طرح داستانتون تمرکز کنین.
داستان، وقایع و رویدادها رو با کلمات، تصاویر و صداها نشون میده. همونطوری که میدونین هر داستانی ساختار پایهای داره: آغاز، میانه و پایان. بهترین داستانها هم اونهایی هستن که میتونن از همون اول شما رو به خودشون جذب کنن، شما رو با خودشون همراه ببرن و در نهایت با یه پایان رضایتبخش تموم بشن. برای اینکه بتونین داستان خوبی بگین، باید داستان خوبی هم داشته باشین.
مارتین برنادت Martin Bernadette تو کتاب "داستان سرایی برند" بیست تا سوال رو مطرح میکنه که برای شروع داستان شما به دردتون میخوره. اگه شما یه قصهگوی ذاتی خوب باشین این پرسشها باعث میشه بیشتر و بهتر بتونین داستان برند شخصیتون رو تعریف کنین. به این لیست یه نگاهی بندازین:
- خندهدار ترین تجربهای که تا حالا داشتین، چی بوده؟
- آیا تجربه ایجاد کردن، ساختن، طراحی کردن یا اختراع کردن چیزی رو دارین؟
- شجاعانهترین لحظه زندگیتون چه زمانی بوده؟
- تا به حال پاداش، جایزه یا تقدیر ویژهای گرفتین؟
- خفنترین و ترسناکترین کاری که تا حالا انجام دادین، چی بوده؟
- چه داستانی هست که از شنیدنش از زبان پدر و مادرتون هرگز خسته نمیشین؟
- تا حالا شده تو انجام کاری، گاف بزرگی بدین؟
- اگه تو کار فروش و بازاریابی هستین، چه طوری فروش رو بالا میبرین؟
- تا حالا شده متوجه مشکلاتی بشین که به نظر دیگران نرسیده؟
- تا حالا سیستم یا روش جدیدی ایجاد یا اجرا کردین؟
- تا حالا شده موقعیتی بحرانی رو به خوبی مدیریت کرده باشید؟
- تاثیرگذارترین آدمی که تا حالا دیدید، کی بوده؟
- تا حالا شده کاری انجام بدین که ناممکن به نظر میرسیده؟
- تا حالا شده کاری انجام بدین که واقعاً خودتون به خودتون بخندین؟
- تا حالا تو یه کشور خارجی تجربهای داشتین که ناشی از تفاوت فرهنگها باشه؟
- یه لحظه یا اتفاق خاصی تو دوران مدرسهتون که هرگز فراموش نمیکنین، چی بوده؟
- تو چه مسابقات یا رقابتهایی برنده شدین؟
- تا حالا شده تو یه محدودیت زمانی شدید، چند تا کار یا پروژه رو باهم انجام بدین؟
- کدوم اتفاق کودکیتون بیشترین تاثیر رو تو زندگیتون داشته؟
- چه درسی رو یاد گرفتین که هنوز هم تو زندگی ازش استفاده میکنین؟
داستان گفتن راهی برای ایجاد اعتماد هست. هر برندی از شما میخواد که به گفتههاش اعتماد کنین. وقتی شما هم به عنوان یه برند شخصی برای مخاطب هدفتون داستانی تعریف میکنین، بین خودتون پیوند و تعامل برقرار میکنین. شما همین حالا هم قصههایی رو میگین درباره اینکه چه کسی هستین، چرا اینجا هستین، چه دیدی دارین، برای چه چیزهایی ارزش قائل هستین، چی آموزش میدین و از افکار محرمانه دیگران چه چیزهایی میدونین، ولی مساله اینجاست که نمیدونین داستان شما چهقدر اهمیت داره. شاید خودتون ندونین ولی هر داستان شما مهم هست. هیچ چیزی مهمتر از داستانهایی نیست که راجع به کار و زندگی شخصی و اجتماعیتون برای خودتون و دیگران تعریف میکنین. شما باید برای برند شخصیتون هوشیارانه و صادقانه داستان سرایی کنین که روی کار، خانواده و جامعهتون اثری بگذاره که دوست دارید و همچنین بین برند شخصی شما و مخاطبتون اعتماد ایجاد بشه.
برای ایجاد اعتماد باید بدونین که چه طور باید داستانها رو درباره خودتون تعریف کنین:
کدوم ویژگیها این حق رو به شما میده که بر روی اشخاص تاثیر بگذارید؟ از زمان، مکان و موقعیتهایی بگین که نشون میده شما ویژگی تاثیرگذاری روی بقیه رو دارید. این داستان حتماً نباید شخصی باشه، ولی باید ارزشهای شما رو نشون بده. این داستان، انسان بودن شما و تواناییهاتون رو حتی در تشخیص نقطه ضعفهاتون نشون میده.
- چرا دارین این داستان رو تعریف میکنین؟
اگه کسی فکر کنه شما میخواهین ایدهای رو بفروشین و اون شخص باید براش پول یا زمان هزینه کنه، حقایقی که دارین میگین، به سرعت به دلیل قصد و غرض داشتن بیاعتبار میشن. داستان برند شما باید به مخاطبتون اطمینان بدهد که نیت شما خوبه، شما رو به مخاطبتون پیوند داده و دلیل تعریف کردن آن رو برای این افراد خاص در این زمان خاص براشون روشن کنه.
- بینش و چشمانداز شما چیه؟
قصه ارزشمند و هیجانانگیز درباره آینده باعث میشه دیگران فکر کنند «ارزشش رو داره»! اگه بینش و چشمانداز نداشته باشیم دچار سرخوردگی میشیم و این رو به مخاطب هم منتقل میکنیم. شما با این داستان، اندیشههای خودتون رو درباره هرآنچه شدنی هست مطرح میکنین و آنها رو به آنچه که مخاطبتون میخواد شدنی فرض کنه، ربط میدین. با دیدگاه مثبت موانع بزرگ کوچیک میشن و تو مسیر رسیدن به اهداف بزرگتر به مسائل ناچیزی تبدیل میشن.
- چه چیزهایی براتون ارزش داره؟
ارزشها فردی هستند. برای هر کسی یه موارد و مفاهیمی ارزشمند هستن که ممکنه با بقیه متفاوت باشه. اگه میخواهید ارزشی رو آموزش یا گسترش بدین باید داستانی بگین که تو عمل نشون بده معنی این ارزش چی هست. در واقع باید منظورتون رو صریح بگین! این داستان به مخاطبتون کمک میکنه بفهمه ارزشهای شما چی هستن و چه نقشی تو زندگی روزمرهتون دارن.
یه نکته رو به خاطر داشته باشین؛ داستانها طوری طراحی میشن که مخاطب رو تحت تاثیر قرار بدهند و معمولاً همه حقایق رو بازگو نمیکنن. اگه شما هم به عنوان یه برند شخصی میخواهید که بیشترین تاثیر ممکن رو داشته باشین، اول داستان بگین و بعداً تمام حقایق رو تعریف کنین. وقتی مخاطب با شما احساس پیوند کرد دلش میخواد بقیه داستان شما رو بشنوه.
وقتی به اندازه کافی مهارت قصهگویی یا استوری تلینگ داشته باشین، میتونین رو تعریف قصههایی کار کنین که فکر مخاطبتون رو پیشبینی کنین. هدف از استوری تلینگ اینه که مخاطبتون رو شگفتزده کنید، با این کار شما با مخاطب هدف همدلی ایجاد میکنین و زیربنایی برای ارتباطی قدرتمند بین خودتون میسازین.
پرسونال برندینگ خود واقعی شما رو نشون میده و نقطه قوت برند شما اینه که دیگران چه ارتباطی با تجربیات و شخصیت شما برقرار میکنن. مردم تشنه تجربه کردن هستن و دوست دارن به شکلی شخصی و بهیاد موندنی با دیگران ارتباط برقرار کنن. اگه شما با برند شخصیتون چنین تجربهای برای دیگران ایجاد نکنین، دیده نمیشین.
اصالت تو هر نقطه از سفر پرسونال برندینگ مهم هست، حتی تو بیان داستان برند شخصی. وقتی اصیل زندگی کنین، داستان و روابطتون با دیگران خاص میشه. اگه خودتون رو درست ابراز کنین و داستان خودتون رو درست تعریف کنین، تاثیری به جا میگذاره که برای مخاطب هدفتون تجربهای جدید و متحولکننده خواهد بود. پس پیام و داستان برند شما باید با تمام جنبههای زندگی شما هماهنگ باشه.