تا حالا به تمام کارهایی که در طول یک روز انجام می دهید، فکر کرده اید؟ تمام کارهایی که از صبح که بیدار میشید تا شب که می خواهید بخوابید. چه قدر از این کارها را از سر عادت و به قول خودمان «همین طوری» انجام می دهید؟ کلمه Autopilot (خلبان خودکار) را قطعاً شنیده اید. سامانه ای که برای هدایت یک هواپیما بدون کمک انسان استفاده میشود؛ که حتی برای فضاپیما و موشک نیز استفاده میشود. تا حالا دقت کرده اید چه قدر از کارهایی که در طول روز از ما سر میزند، «اتوپایلوت وار» انجام گرفته اند. چه واژه ای! اتوپایلوت وار انجام گرفتن بعضی از کارها، تقریبا همان معنی عادت را می دهد. ما عادت داریم صبح ها که از خواب بیدار می شویم، مسواک بزنیم. عادت داریم موقع خروج از منزل در را قفل کنیم، عادت داریم در آسانسور توی آینه خودمان را چک کنیم و... گاهی اوقات برخی کارها را آنقدر اتوپایلوت وار انجام می دهیم که فراموش می کنیم، مثلاً : اتو را از برق کشیدم؟ زیر گاز را خاموش کردم؟
و اما عادت چیست؟
عادت یک برنامه و جریان عادی رفتار است که به طور منظم تکرار می شود و به صورتی نا آگاه بروز می کند. بنا به تعریف " عادت از نقطه نظر روانشناسی ، یک راه کم و بیش ثابت تفکر ، خواهش ها یا احساساتی است که از طریق تکرار قبلی یک تجزیه ذهنی حاصل شده است." رفتار عادتی غالباً در افرادی که این رفتار را بروز می دهند ناشناخته می ماند؛ زیرا لازم نیست که ضمن بروز وظایف رفتاری عادی، شخص به تجزیه و تحلیل آن اقدام کند. گاهی عادت هایی که بروز می کنند اجباری هستند. عادت ها به دو دسته اصلی تقسیم می شوند:
• عادت های فیزیولوژیکی
• عادت های روانشناسی
اساس عادت های فیزیولوژیکی مربوط به سیستم عصبی ما است. با توجه به این، زمانی که یک عمل چندین بار تکرار شود، یک اتصال عصبی مشخص شکل می گیرد، که منجر به جریان عصبی می شود.
نظریه های روان شناختی توضیح می دهند که عادت ها، حاصل موقعیتهاست. با توجه به این نظریه ها، هر فرآیند یادگیری یا تجربه فردی که حاصل می شود، حفظ می شود. هنگامی که این تجربه یادگیری تکرار می شود، پایدارتر می شود. این توانایی حفظ رفتار به ما کمک می کند تا آن را تقویت کنیم و در واقع «عادت» شکل می گیرد.
جریانی که سبب می شود رفتارهای انسان به صورت خودکار ظاهر شوند، جریان ساخت عادت نامیده می شود. عادات کهن را به سختی می توان از بین برد و نیز عادات جدید را به سختی می توان شکل داد زیرا الگوهای رفتاری که تکرار می شوند در جریان های عصبی انسان نقش بسته اند ولی می توان از طریق تکرار، عادات جدید را شکل داد.
انواع عادت ها:
عادات بسته به ماهیت فعالیت ها به سه نوع تقسیم می شوند.
1. عادت های بدنی:
این عادت ها به فعالیت عضلانی یک فرد اشاره دارد. این عادت های مربوط به اعمال جسمانی ما مانند ایستادن، نشستن، راه رفتن، پیاده روی، انجام ورزش، حفظ موقعیت های خاص بدن و غیره است.
2. عادت های ذهنی:
این عادت ها مربوط به فرآیند روانی هستند که نیاز به توانایی های فکری فرد دارند مانند نظارت، ادراک دقیق، تفکر منطقی، استفاده از توانایی استدلال قبل از تصمیم گیری و نتیجه گیری و...
3. عادت شخصیتی:
ما برخی از وجوه شخصیت مان را به شکل عادت نشان می دهیم. به عنوان مثال، کمک کردن به افراد نیازمند، اعتماد به دیگران، صداقت، رفاقت، مدیریت زمان، سختکوشی، مرتب و تمیز بودن، و.... این عادت ها جوهره احساسات و عواطف انسانی ما هستند. از این رو به آنها عادت های عاطفی نیز گفته می شود.
عادتها چگونه ایجاد می شوند؟
برای اینکه عادتی ایجاد شود:
۱- باید اتفاقی در زندگی ما بیافتد تا اندیشه یا احساسی را در ما تحریک کند.
۲- به عنوان یک پاسخ و واکنش رفتار خاصی از ما سر می زند.
۳- در نتیجه ما پیامدِ به خصوصی را تجربه می کنیم و اگر این فرایند را به قدر کافی تکرار کنیم عادت جدیدی در ما ایجاد می شود.
خب به زبان خیلی ساده، اگر شما به چیزی فکر کنید و آن را مدام و مدام اجرا کنید، آن عمل تبدیل به یک عادت میشود. به گفتهی دانشگاه کالج لندن، شکلگیری یک عادت جدید 66 روز زمان میبرد. اما انجام چنین کاری یعنی ایجاد یک عادت جدید، فقط روی کاغذ راحت است. شما میتوانید 66 روز هر روز یک ساعت کتاب بخوانید تا کتابخوانی تبدیل به عادت تان شود؟ خب کمی دشوار است… اما شدنی است و اگر انگیزه لازم را داشته باشید، میتوانید این عادت جدید را در خود ایجاد کنید.
ذهن انسان طی 5000 سال به طور مداوم طوری برنامهریزی شده تا همه چیز را سیاه و سفید ببیند.
به همین خاطر است که ما یاد گرفتیم تا اگر چیزی را نمیتوانیم تغییر دهیم، به جای اینکه باور کنیم که آنها قابلیت تغییر و سازگاری دارند بگوییم همین است و کاری نمیتوان کرد. به همین خاطر، ایجاد عادتهای جدیدی که شما در انجام آن ثابت قدم بمانید، بسیار چالشبرانگیز است؛ زیرا شما باید در ذهن خود به جنگ آن عادت قدیمی که میخواهد جایش را به عادت جدید بدهد بروید.
آگاهی از این شیوه تفکر انسان بسیار حیاتی است تا بتوانیم ارادهی لازم برای تغییر آنچه را که میخواهیم بدست آوریم. برای یک انسان هیچ محدودیتی در عمل وجود ندارد، اما این عادت ها و برداشت های فکری مخرب باعث شده که ما خود را در دام محدودیتها ببینیم.
عادت ها خودآگاهانه شروع میشوند و ناخودآگاهانه به پایان میرسند.
بخش اعظمی از باورها، اعتقادات و ارزشهای وجودی انسانها و طرز فکر آنها دربارهی خودشان در دوران کودکی شکل گرفته است؛ قبل از اینکه بتوانند خودشان، چیزی را که دوست دارند به آن اعتقاد داشته باشند، انتخاب کنند و یا حتی قبل از اینکه بدانند چطور یک موقعیت پیش آمده را به طور صحیح درک و تحلیل کنند.
این همان جایی است که ذهن نقش مهمی را ایفا میکند؛ اما حافظهی ما در اغلب موارد توسط چارچوب فکری امروزی ما تحریف شده است. اتفاقی که در یک مقطع از هیچ اهمیتی برخوردار نبود، امروز و در این فضای ذهنی جدید به یک هدف تبدیل میشود.
عادتهای فکری که در دوران بلوغ شکل میگیرند، تا زمانی که با یک عادت بهتر جایگزین نشوند احتمالا همچنان یک تأثیر ناخودآگاهانه خود را بر روی ما میگذارند. یک انسان میتواند به راحتی با تلقین یک فکر به خودش و تمرین کردن آن مثل یک عادت، به طور خودآگاهانه افکار مثبت را به ذهن ناخودآگاه خود بفرستد و فرآیند ذهنی خود را تغییر دهد.
یادمان باشد که :
عادت ها تغییر نمیکنند و تنها با عادتهای جدیدی جایگزین میشوند…
برای اینکه به سرعت با تغییر سازگار شویم، در کنار همهی مطالب گفته شده، دانستن این مسئله بسیار حیاتی است که بدانید عادت های قدیمی ناگهان غیب نمیشوند بلکه جای خود را به عادتهای جدید و بهتری میدهند.
از طرفی بدن و ذهن ما هم این مسئله را میدانند و به همین خاطر در برابر تغییر مقاومت میکنند؛ به این خاطر است که عادتها به راحتی جایگزین نمیشوند. اکثر مردم فکر میکنند بسیاری از عادتهای بد انسانها بخاطر استرس و خستگی ایجاد میشوند، دو عنصری که به طور مستقیم بر روی ذهن و بدن و مقاومت آن ها در مقابل عادتهای جدید تأثیر میگذارند.
به خاطر این مقاومت ذاتی انسانها در مقابل تغییر، 98% افراد تصور میکنند که فکر کردن به اینکه تغییر یک عادت فرآیندی بلندمدت است، آنها را به مقاومت بیشتری در مقابل این تغییر وا میدارد… در صورتی که اینطور نیست !
انسانها در تغییر عادت های خود ناتوان نیستند و فقط کافیست راه و روش آنرا پیدا کرده و یاد بگیرد.
پس فهمیدیم که :
• عادات آنی شکل نمیگیرند و آنی هم تغییر نمیکنند.
• عادات اکتسابی اند و برای ایجاد عادات جدید تمرین و پافشاری لازم است.
• شما عادتی را نمیتوانید حذف کنید، مگر اینکه با عادتی بهتر جایگزین کنید
تغییر؛ صبوری، ارادهی جدی و ثباتقدم میخواهد. برای اینکه یک تغییر از مرحلهی خودآگاهانه وارد حالت غیرارادی شود باید تقریباً برای 66 روز تمرین کرد که به اندازهی کافی زمان زیادی است. انسانها باید چگونگی اصلاح عادت های خودشان را بدانند؛ زیرا تنها تفاوت بین ما و کسانی که در زندگی از آنها الهام میگیریم و دوست داریم تا مانند آنها باشیم، عادتهایی است که باید تغییر دهیم .
و درنهایت به قول سهراب سپهری:
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یادمن و تو برود...