فرآیند ساخت برند شخصی، هر کسی را با برند خود مرتبط میسازد و براین اساس، برآورده کردن نیازها و خواستههای دیگران، به میزان اعتماد مشتریان به محصولات آن فرد و قابلیت اطمینانی که در او وجود دارد و توسط دیگران درک شده است، بستگی دارد. برندهای شخصی از زمانی که مردم میتوانند با شخصیت همدیگر ارتباط برقرار کنند، با سرعت بیشتری ایجاد میشوند؛ بنابراین لکهدار کردن آن، کار راحتی است، چون درک عمومی مردم به سختی تغییر میکند.
- دومان و ایمی لوم Doman & Amy lum ، Business & Economic Review
در روند پرسونال برندینگ بعد از ساخت و ایجاد برند، شما وارد مرحله بازاریابی و مارکتینگ میشوید که در اینجا باید برای برقراری ارتباط با مخاطب هدفتون، تلاش کنید تا بتونین پیام برند شخصی رو بهشون برسونین. اگر در زمینه تخصصیتون مدعی هستین، میتونین با به اشتراک گذاشتن تجربههاتون برداشت خوبی در ذهن دیگران ایجاد کنین.
چه قبول کنین چه نکنین، برند شخصی شما در کسبوکار شما نقش بسزایی داره که غیرقابل انکار هست، عمیقتر بهش فکر کنین که در حال حاضر چهطوری میتونین با مخاطبین خودتون اعم از کارفرما، رئیس، همکاران، مشتریان و... به روش بهتری ارتباط برقرار کنید؛ مخصوصاً الان در حالی که همهگیری کرونا در همه زمینههای زندگی، از روابط گرفته تا توسعه فنآوری، صنایع، مسائل اقتصادی و همچنین کسبوکارها تأثیر گذاشته. به عنوان یک برند شخصی، شما نمیتونین مسائل روز و رویدادهای جهانی رو نادیده بگیرید و فقط روندهای گذشته رو ادامه بدهید.
اینترنت بستر بسیار مناسبی برای برندهای شخصی هست که فرصتی فراهم کرده تا بتونین ایدههای ارتباطی ذهنیتون رو طوری سازماندهی کنین که معرفی برندتون به بهترین شکل انجام بشه. بعد از تعیین مخاطب هدف و زمینهسازی برای استراتژی ارتباطی، محتوایی رو شناسایی کنین که بر آن تسلط دارین و یا میتونین در آن زمینه تخصص پیدا کنید. بعد با استفاده از انواع مختلف ارتباطات در اینترنت از جمله داشتن وبسایت، وبلاگ و یا رسانههای اجتماعی، تخصصتون رو به مخاطب هدفتون برسونین.
حتماً شما هم جمله معروف"Content Is King" یا "محتوا پادشاه است" رو از بیل گیتس شنیدین که تو سال 1996 برای اهمیت محتوا مطرح کرد. بازاریابی از طریق محتوا در روند ساخت و ایجاد برند شخصی هم اهمیت زیادی داره که باعث شناخت بیشتر شما، تخصص و حرفهای بودنتون در بازار کار میشه؛ همچنین ارتباط شما با مخاطب هدف و مشتریان رو ایجاد و تقویت میکنه.
اگه بخواهیم به طور کلی و عمومی در مورد استراتژی تولید محتوا صحبت کنیم، میتونیم بگیم شما باید با محتوا "ایجاد و خلق ارزش" کنین ؛ یعنی محتواهای شما باید آموزشی، الهام بخش و همچنین باعث برانگیختن احساسات افراد بشه. ولی باید همواره به این مساله دقت کنین که در تولید محتوا، کیفیت خیلی مهمتر از کمیّت هست؛ شما با ایجاد محتوای کمتر که دیدنی و جذاب باشه به نسبت زمانی که حجم زیادی از مطالب معمولی رو ارائه میکنین، موفقیت بیشتری بدست میآورید. اگه بخواهیم یه مثال بزنیم: احتمالاً شما هم شنیدین که این روزها بسیاری از پیجهای اینستاگرام با ریزش فالوئر Follower مواجه شدهاند که این رو به تغییراتی در الگوریتم خودِ اینستاگرام نسبت میدهند، ولی باید به این نکته هم دقت کنن که شاید دیگه مخاطب از این نوع محتوا خسته شده باشه!
تو کتاب راهنمای A تا Z برندسازی شخصی - نوشته ست پرایس و بری فلدمن- 10 تا راهکار برای خلق محتوای عالی در راستای پرسونال برندینگ ارائه شده که با این رویکردها میتونین به عنوان رهبر فکری تو زمینه تخصصی خودتون، روابط اصیل با مخاطبین برقرار و بهتر از گذشته در رسانههای اجتماعی و همچنین رسانههای شخصی مثل وبسایت و وبلاگتون محتوا تولید کنین:
- هدف: شما به عنوان یک برند شخصی، باید برای محتوایی که تولید میکنین، هدف داشته باشین. هدف باید برای خواننده یا بیننده، روشن و واضح باشه. از تولید محتواهایی که انتزاعی یا تلویحی باشن، واقعاً خودداری کنین. همونطوری که قبلاً اشاره شد، اول باید تعیین کنین که تو چه زمینهای متخصص هستین و یا میخواهید موفق شوید، با تولید محتوای هدفمند بهش میرسین.
- ارتباط: بعد از اینکه هدف رو مشخص کردین، باید به این مساله هم دقت کنین که محتوای شما باید به درد مخاطبتون بخوره، مسالهای رو برایش حل کنه یا اینکه باعث سرگرمی و لذت بردن خواننده و بیننده بشه. این محتوا باید زندگی آنها در محل کار، خانه و یا به هر نوعی ارتقاء دهد. همچنین برای اینکه محتوای شما همیشه با مخاطب مورد نظرتون مرتبط باشه، باید همدلی زیادی با آنها برقرار کنین.
- احساس: ایجاد برند همواره با ایجاد احساس همراه هست؛ احساسی در قلب و در ذهن دیگران. اینکه فکر کنین مخاطبین شما فقط براساس دلایل منطقی برای تصمیمهاشون متکی هستند، اشتباهه! در واقع تصمیمهای همه ما بر پایه همه عواملی هست که احساس میکنیم. محتوای خوب هم محرکهای احساسی مخاطب شما رو درگیر و فعال میکنه.
- اعتبار: حتماً شما هم میدونین که کلی اخبار، اطلاعات و حدس و گمان، تو رسانههای اجتماعی و سراسر وب جا بهجا و دستبهدست میشه. این جور اطلاعات و دادهها، اعتباری ندارن و همینطور ممکنه به اعتبار و اصالت برند شخصی لطمه بزنند. حتماً یادتون باشه برای هر اطلاعاتی که میخواهید منتشر کنین، منابع موثق و معتبر داشته باشین؛ حتی اگه اظهارنظر شخصی میکنین باید از حقایق، نقلقولها و تحقیقات استفاده کنین تا نظرتون معتبر باشه.
- سهولت: محتوای شما باید برای کسانی که از مطالب شما استفاده میکنن، سهولت دسترسی، درک و خوانایی داشته باشه. این خیلی مساله مهمی هست که باید درنظر بگیرین. مخاطب نباید با محتوای شما یا برای استفاده ازش، گیج، گنگ و خسته بشه. حتی اگه محتوای نوشتاری دارین، باید طوری باشه که به راحتی قابل انعطاف، مختصر، مفید و مرتبط با محتواهای صوتی و تصویری شما و در راستای برند شخصیتون باشه.
- اصالت: همونطوری که برند شخصی شما بر پایه و اساس هرآنچه که هستید، بنا شده؛ مطالب شما هم باید منحصربهفرد و برای خودتون باشه. حتی اگه محتوایی تولید میکنین که یک موضوع پرطرفدار هست، شما باید دیدگاه و صدای خودتون رو منعکس کنین.
- عنوان: اولین چیزی که نظر خواننده رو جلب میکنه، عنوان هست. درواقع قاعده شماره یک تولید محتوا این هست که شما ذهن خواننده رو با عنوان یا تیتر جالب، تحریک کنین. اگه عنوان شما نتونه کنجکاوی و علاقه ایجاد کنه، مثل این هست که مخاطب یه عبارتی رو میخونه و سرسری ازش میگذره. به همین منظور، برای هر محتوا میتونین چندین عنوان بنویسین تا بتونین یکیاش رو که بهترین هست، انتخاب کنین.
- قابل اشتراکگذاری: کار رو برای مخاطبین خودتون آسون کنین تا به شما در به اشتراکگذاری محتوا کمک کنند. از گزینههای به اشتراکگذاری و SHARE که به سادگی قابل استفاده باشند، استفاده کنین. همچنین میتونین از مخاطبین خودتون بخواهید که مطالب شما رو به اشتراک بگذارند. میتونین کلیدهای میانبر و پیشنهادهایی برای به اشتراک گذاشتن مطالب خودتون، برای دیگران فراهم کنین و ازشون به خاطر اینکه محتوای شما رو به اشتراک گذاشتند، تشکر کنین.
- دعوت به عمل: اصطلاح Call to Action یا CTA به این معنی هست که شما از خوانندگان، بینندگان یا شنوندگان خودتون انتظار دارید عملی انجام بدهند، اون کار رو به طور مشخص بهشون اعلام کنین. به آنها بگین که کجا باید بروند، چه کاری باید انجام بدهند و چرا. مثلاً اینکه از مخاطب خودتون سوالی بپرسید و انتظار داشته باشین نظرات خودشون رو براتون کامنت بگذارند، نوعی از دعوت به عمل هست.
- بهینهسازی: شما باید اطلاعات مختصری در مورد بهینهسازی محتوا داشته باشین و بدونین مثلاً چهطوری از هشتگ استفاده کنین یا چه کلماتی برای برند شخصی شما، کلمات کلیدی محسوب میشوند. بهینهسازی موتور جستجو یا SEO ، یک بحث تخصصی هست که تاکتیکها و تکنیکهای مخصوص خودش رو داره و بهترین راه برای گسترش مخاطبین هدف شما در طول مسیر، این هست که در جستجوهای گوگل، شما جایگاه خوبی داشته باشین تا بیشتر دیده بشین.
به خاطر بسپارین که، سرمایهگذاری در محتوا، سرمایهگذاری در شغل و تخصص شما، در نتیجه سرمایهگذاری بر روی برند شخصی شماست.