داستان خودت رو بگو

  2,408      
شروع کار  پرسونال برندینگ
ساختن برند شخصی یعنی آغاز تحول؛ برای اینکه روند پرسونال برندینگ رو درست انجام بدهید، باید این نکته رو همیشه درنظر بگیرید که این یه کار تمام مدت و همیشگی هست.

آغاز کار  در پرسونال برندینگ

«هر کدام از ما مدیرعامل شرکت خودمان هستیم: "شرکت من" برای اینکه بتوانید در دنیای امروز کسب‌وکار موفقی داشته باشید، مهم‌ترین شغل شما این است که مسئول بازاریابی برندی باشید که شما نام دارد.» 

 -  تام پیترز

 

همیشه بهترین داستان‌های موفقیت درباره آدم‌هایی هست که با دیگران فرق داشتند. حالا اینکه این آدم‌ها استعداد خاصی داشتن، توانایی بیشتری نسبت به بقیه داشتن یا نه؛ ولی نکته‌ای که هست اینکه این افراد می‌دونستن چه‌طور توانمندی‌هاشون رو تو هرکاری که انجام می‌دهند، متمایز کنن و به بقیه نشون بدهند.

ساختن برند شخصی یعنی آغاز تحول؛ و این می‌تونه هیجان‌انگیز و شاید کمی ترسناک باشه. برای اینکه روند پرسونال برندینگ رو درست انجام بدهید، باید این نکته رو همیشه درنظر بگیرید که این یه کار 7/24 هست، یعنی 24 ساعت شبانه‌روز و هفت روز هفته شما دائماً در حال ساخت و پیشبرد این روند هستید.

مانند هر مسیر تحول دیگه‌ای، برای شروع باید وقت بگذارید تا خودتون رو بیشتر و بهتر بشناسید، نقاط قوت و توانایی‌هاتون رو لیست کنید تا گام‌های بعدی رو بردارید؛ یعنی شناسایی بازار هدف، ایجاد تمایز، شناسایی رقبا، جایگاه‌یابی درست برند شخصی، اطلاع‌رسانی درباره برندتون به کسانی که نیاز دارند شما رو بشناسند و...

 

برندسازی شخصی چگونه شکل گرفت؟

درسته که پرسونال برندینگ از وقتی سرزبان‌ها افتاد که یکی از مجلات آمریکایی تو سال 1997 مقاله‌ای به نام «برندی به نام شما» نوشته تام پیترز رو روی جلد آورد، و بعد از اون هم تو کتاب خود تام پیترز به نام “A Brand Called You” بیشتر راجع بهش پرداخته شده، ولی شاید ریشه چنین عناوینی رو بشه به کتاب “How to Win Friends and Influence People اثر دیل کارنگی (1982) که تو ایران هم با نام "آیین دوست‌یابی، چگونه می‌توان دوست پیدا کرد و در مردم نفوذ کرد" چاپ شده، برگردوند. خیلی زود کتاب‌هایی مثل “Free Agent Nation” اثر دانیل پینک و کتابهای دیگه وارد بازار شدند که ایده اصلی این نوع کتاب‌های خود مدیریتی این هست که خود شما مسیر شغلی‌تون رو تعیین می‌کنین. «متکی به خود بودن» و «مدیر مسئول برند خود بودن» یعنی شما مسئول تعیین مسیر زندگی و مسیر شغلی‌تون و همچنین درک و برداشت دیگران از خودتون هستین. پس باید برند شخصی خودتون رو جدی بگیرید.

 

قدم اول پرسونال برندینگ:

چه از این مساله آگاه باشید چه نباشید، چه خوشتون بیاد چه نیاد، شما همین الان هم برند شخصی دارید؛ حتماً این‌جور جملات رو شنیدید:

-  چه دختر باهوشی!

- فلانی مدیر کاریزماتیکی هست.

- همیشه میشه رو خوش‌قولی فلانی حساب کرد.

- و...

برندسازی شخصی فقط حرفهای قلمبه سلمبه انگیزشی برای ایجاد حس خوب و خودیاری نیست، بلکه یه روند راهبردی هست که شما رو تبدیل به آدمی می‌کنه که باید باشید. تو   روند پرسونال برندینگ شما یاد می‌گیرین که چه طوری ارزش‌هاتون رو بشناسید و برای خودتون، کسب‌وکارتون، و بازار هدف‌تون ارزش بیشتری ایجاد کنید. از همه مهم‌تر اینکه منحصربه‌فرد بودن و تمایز خودتون رو به دیگران نشون میدین.

برند شخصی مثل یه فیلتر عمل می‌کنه، به شما کمک می‌کنه همیشه متمرکز تو مسیر برند خودتون باشید، تصمیم‌هایی بگیرین که هماهنگ با برند شما، کسی که هستید باشه. در واقع برند شخصی تصویر و ایماژی یکدست و یکپارچه از شما، کسب‌وکارتون، اهداف و تخصص‌تون به دیگران ارائه میده که همه آنچه شما رو تشکیل میده، مثل حرف‌هایی که می‌زنین، رفتار و عملکردتون، لباس و استایل‌تون، سبک زندگی‌، رسانههای اجتماعی و... رو در بر میگیره.

 

هر راهی و هر ساختنی با شناخت و آگاهی اتفاق میوفته. شناخت برند شخصی شاید تو نگاه اول خیلی ساده به نظر برسه، ولی باید دقیق و بسیار موشکافانه این کار رو انجام بدین. پس این مراحل رو حتماً درنظر بگیرین:

  • خودتون رو تعریف کنید:

قدم اول تو هر مسیری اینه که راه رو به درستی مشخص و تعریف کنید. پرسونال برندینگ هم دقیقاً همین‌طوره. باید بتونین برند خودتون رو واضح و مشخص تعریف کنید. «تعریف کردن خود» پایه و اساس برندسازی هست. بدون این کار شما در نهایت چیزی رو بازاریابی می‌کنین که خود واقعی‌تون نیست. اصالت در پرسونال برندینگ حرف اول و آخر رو می‌زنه.

 

  • مخاطب هدف‌تون رو پیدا کنید:

آیا شما با افراد درستی در ارتباط هستید؟ مخاطب هدف شما کسانی هستن که باید درباره شما بدونن؛ مثلاً کارفرماهای احتمالی، مشتریان احتمالی، گروه‌های اجتماعی و... شما که نمی‌تونین برای همه جالب باشید، این تو برندسازی شخصی اصلاً درست نیست. یکی از بزرگترین اشتباهاتی که افراد در ابتدای ساخت برند شخصی‌شون می‌کنن همینه که سعی می‌کنن برای همه جذاب باشن. شما باید برای افراد خاصی خودتون رو بازاریابی و معرفی کنین که در راستای اهداف تخصصی شما هستند.

 

  • رقیب‌هاتون رو بشناسید:

رقابت مفهومی هست که برای بعضی‌ها همراه با جاه‌طلبی و پیشرفت، و برای بعضی ها معنی پس‌روی میده. تو روند پرسونال برندینگ، رقابت به شما کمک می‌کنه تا بدونین جایگاه برند شما کجاست، چه کسانی همون کار شما رو انجام میدن و نقطه تمایز شما با دیگران چی هست. شما مالک کسب‌وکار خودتون هستین پس باید این موارد رو کشف کنید و جایی رو برای برند شخصی‌تون پیدا کنید که شما از دیگران متمایز باشین و فضای کمتر رقابتی باعث رشد شما بشه.

 

 

  • پروفایل برند شخصی‌تون رو بسازید:

پروفایل برند شخصی یعنی همه اطلاعاتی که درباره خودتون، مخاطب هدف و رقباتون دارین، یه جا جمع کنین. شما با پرسونال برندینگ در واقع دارین آجر به آجر بنایی رو می‌سازین که باعث شناخته‌تر شدن شما به دیگران میشه. راه خودتون رو پیدا می‌کنین، به کسب‌وکارتون جهت میدین، برداشت و درک دیگران از خودتون رو مدیریت می‌کنین و از همه مهم‌تر اینکه درباره ماموریت و رسالتی که تو این جهان دارین احساس قدرت می‌کنین. برندسازی شخصی عصاره وجود و انگیزه اصلی شما برای زندگی رو براتون واضح‌ و روشن‌تر از قبل می‌کنه.

 

 

حتماً شنیدین که هر کار بزرگی با برداشتن قدم اول شروع میشه و همیشه سخت‌ترین مرحله هم همین گام اول هست.

فقط یادتون باشه که گام‌های نخست رو باید با قاعده و اصول بردارین چرا که : 

  "خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج"