داستان خودت رو بگو

  2,185      
ده مزیت مهم پرسونال برندینگ
پرسونال برندینگ فرآیند ایجاد آگاهانه شخصی است که شما باید باشید و این فرآیند مزیت‌های قابل ملاحظه‌ای رو با خودش به همراه میاره.

 

ده مزیت اصلی پرسونال برندینگ

 

زیستنِ راستین، زمانی است که تغییراتی کوچک رخ دهند.

- لئو تولستوی

 

پرسونال برندینگ فرآیند ایجاد آگاهانه شخصی است که شما باید باشید. برندسازی شخصی به شما این فرصت رو می‌دهد که خودتون رو برای خودتون تعریف کنید. این یک تلاش مستمر و آگاهانه برای نشان دادن بهترین و معتبرترین خود به جهان است. در مسیر برندسازی شخصی این شما هستین که نقش فعالی در تعیین مسیر زندگی‌تون بر عهده می‌گیرید، جوهر وجودی خودتون رو کشف می‌کنید و توانایی مدیریت مسائل مهم در زندگی شخصی و حرفه‌ای ‌رو بدست می‌آورید. پرسونال برندینگ به شما کمک می‌کنه آن چیزهایی که برای عرضه دارید رو به بهترین شکل ممکن به نمایش بگذارید.

برخی افراد هرگز نیاز به بازاریابی و برندسازی شخصی رو احساس نمی‌کنند. شغل خودشون رو دارند و برایش تلاش می‌کنند؛ ارتقای شغلی می‌گیرند و به همین منوال ادامه می‌دهند. اما دنیا تغییرات زیادی کرده است؛ سرعت تغییرات جهان در عصر تکنولوژی و ارتباطات بیشتر شده، تعداد نیروی کار متخصص افزایش پیدا کرده در حالی که بحران بیکاری و اقتصادی هست، بسیاری از مشاغل سنتی و قدیمی یا از بین رفته‌اند یا دیگه تکنولوژی می‌تونه جایگزین مناسبی برای نیروی انسانی باشه. پس بهترین کار این هست که در مسیر ساخت برند شخصی، برای خود یک ردپای قوی بسازیم که عامل ارتباطی ما به عنوان مهره‌ای حیاتی با اکوسیستم تخصصی و حرفه‌مون باشه.

 تو این مطلب سعی شده ده مزیت اصلی که پرسونال برندینگ رو به یکی از ضرورت‌های زندگی امروز تبدیل کرده بررسی کنیم.

خودتون رو کشف کنید:

در مسیر پرسونال برندینگ شما این توانایی رو بدست می‌آورید که خودتون باشید. علایق، استعدادها، عادت‌ها، توانایی‌ها و مهارت‌های خودتون رو عمیق‌تر درک کنید و با نقاط قوت و ضعف‌تون آشنا بشین. پرسونال برندینگ به شما این امکان رو می‌دهد که کسی باشید که باید باشید و در نتیجه خودِ اصیل و واقعی‌تون رو نشون بدهید.

بهترین برندهای شخصی بر اساس علایق افراد، چیزهایی که آن‌ها رو هیجان‌زده می‌کند و مواردی که بیشتر به آن اهمیت می‌دهند، درواقع Passion آنها ساخته شده‌ است. این به این دلیل هست که مردم اصالت رو تشخیص می‌دهند، همونطوری که در مقاله تفاوت شغل و حرفه در پرسونال برندینگ هم مطرح شده، چه سرگرمی شما باشد، چه حرفه فعلی که واقعاً به آن علاقه دارید، کار بر روی توسعه برند شخصی شما فرصتی در اختیارتون می‌گذاره که بتونین مسیر حرفه‌ای‌تون رو براساس علاقه‌مندی‌ها بچینین و با افراد دیگری که با شما هم‌نظر هستند، ارتباط بگیرین.

 

اعتماد به‌نفس پیدا می‌کنید:

وقتی برند شخصی شما رشد کنه، اعتماد به‌نفس‌تون هم رشد می‌کنه. این اعتماد به‌نفس از کشف نقاط قوت و آگاهی‌ای بدست میاد که شما ویژگی‌های مثبت و منحصربفرد زیادی دارین که با جهان به اشتراک بگذارید. وقتی بدونید که چیزهای ارزشمندی برای عرضه دارین، عزت نفس‌تون هم بیشتر میشه. پرسونال برندینگ به شما کمک می‌کنه در عین اینکه از نقاط ضعف خودتون آگاه هستین، ولی با تمرکز بیشتر روی نقاط قوت‌تون در مسیر درست از آنها استفاده کنید. شاید اغراق نباشه اگه بگیم پرسونال برندینگ نقاط ضعف‌تون رو هم به حداقل می‌رسونه. طبیعت انسان جوری هست که تمایل داره نقاط ضعف‌اش رو جبران کنه ولی با ساخت برند شخصی می‌تونین بفهمین که آیا به ضعیف‌ترین مهارت‌هاتون نیاز دارین یا نه. شاید اصلاً این مهارت‌ها نقش مهمی در برنامه زندگی‌تون نداشته باشن.

 

سندروم قلابی‌ بودن را کاهش می‌دهید:

پرسونال برندینگ به معنای کشف خودِ منحصربه‌فرد و اصیل خودمون و زندگی با افتخار با آن است. برند شخصی در مورد اصالت و خود بودن است، بهترین خودِ شما. در این روند وقتی می‌خواهید خودتون باشید و برندتون رو به طور کامل زندگی کنید، از اینکه احساس ‌کنید که قلابی هستید یا دارید چیزی رو جعل می‌کنین، فاصله می‌گیرید و در نتیجه با ارائه بهترین کار خودتون رضایت واقعی هم پیدا می‌کنین.

«احساس می‌کنم مثل یه آدم فیک و قلابی هستم، حتی وقتی بهترینِ خودم هستم» این جمله ممکنه برای شما هم آشنا باشه. سندروم قلابی بودن The Imposter Syndrome  همون صداهای مزاحم درون سر ماست که به ما یادآوری می‌کنن نباید قد علم کنیم، نباید دل به دریا بزنیم و نباید به روی صحنه بیاییم و خودنمایی کنیم. براساس تحقیقات اخیر، 40 درصد از نیروی کار، شغلی دارن که به نوآوری، تعامل انسانی و تصمیم‌گیری نیاز داره و انجام ندادن این کارها هر روز آنها رو در معرض این سندروم قرار می‌دهد (منبع: کتاب تمرین، ست گودین).

با ساخت برند شخصی شما در مسیری قرار می‌گیرید که هویت و اصالت ارکان اصلی اون هستند؛ در نتیجه این سندروم هم به میزان قابل توجهی در شما کاهش پیدا کرده و شما با عزت نفس بیشتری به فعالیت‌های خودتون می‌پردازین.

 

مشهور می‌شوید، البته شهرت انتخابی:

«در آینده، همه به مدت 15 دقیقه در جهان مشهور خواهند شد.» این جمله معروف از اندی وارهول Andy Warhol است که در سال 1968 ‌یعنی مدت‌ها پیش از حضور اینترنت و رسانه‌های اجتماعی گفته. اندی وارهول به راستی یک اَبَر پرسونال برند هست؛ هنرمند، نویسنده، عکاس و فیلم‌ساز پیشروآمریکایی، از بنیان‌گذاران هنر پاپ دهه ۱۹۵۰ در ایالات متحده بود. او شناخته‌شده‌ترین چهره هنر پاپ (پارپ آرت) و دارای اندیشه‌های بسیار آوانگارد بود که با همین ایده‌ها در صنعت تبلیغات جز افراد شناخته شده و الهام‌بخش هست. ویلیام آرودا یکی از معروف‌ترين مربیان برندسازی شخصی جهان در مقاله‌ای که در Forbes منتشر کرده؛ اشاره کرده که: «من با او (اندی وارهول) موافقم که همه مشهور خواهند شد، اما در مورد بخش "جهانی" و "مدت زمان" با او مخالفم. نگاه برندسازی شخصی در مورد شهرت این است که شما در میان افرادی که باید شما را بشناسند، مشهور خواهید شد، اما برای بقیه جهان در گمنامی کامل زندگی خواهید کرد. هدف شما باید ایجاد یک باشگاه هواداران از افرادی باشد که از شما حمایت می‌کنند و اهداف و ارزش‌های شما را به اشتراک می گذارند. قوی‌ترین برندهای شخصی این طرفداران Fans را به تبلیغ‌کنندگان Promoters خود تبدیل می‌کنند که ارزش‌هایشان را به دیگران نشان می‌دهند.»

برای موفقیت در پرسونال برندینگ باید بتونین پیامتون رو به افرادِ درست برسونید نه لزوماً همه جهان و این یعنی بتونین جوری پیام‌ تون رو برسونين که با مخاطب هدف پيوند عاطفی ايجاد کنه. بدون ايجاد روابط درست و محکم، نمي‌تونين برند درست و محکمی بسازيد و روابط محکم بر پايه برند عاطفی ايجاد ميشن. حتی شرکت‌ها هم برندشون رو با ايجاد ارتباط عاطفی با مشتری می‌سازند. به فروشگاه‌هايی که ازشون خريد می‌کنيد، محصولاتی که می‌خرين، رستوران‌هايی که در آنها غذا می‌خوريد، گوشی‌ای که دست‌تون داريد، ماشينی که سوار می‌شويد و... فکر کنين، همه‌شون جوری برند شده‌اند که احساسات شما رو با خودشون درگير کرده‌اند. پرسونال برندينگ به شما کمک می‌کنه با مخاطب هدف موردنظرتون تعامل روشن و يکپارچه برقرار کنيد و در بين آنها شناخته شده و شهرت داشته باشيد. اين يکپارچگی در ارتباط و تعامل با مخاطب، زمينه رو براي شکل‌گيری پيوند عاطفی ايجاد می‌کنه.  

از طرفي بخشی از فرآیند پرسونال برندینگ به شناخته شدن برای چیزی مربوط میشه. توسعه برند شخصی از جهتی راهی هست برای اینکه از خودتون اثری به جا بگذارید. اولین گام این هست که بهترین ویژگی‌های خودتون رو بشناسید تا بدونین روی چه چیزهایی باید مانور بدهید. مردم شما رو از روی کارهاتون، تخصص تون و ارتباط عاطفی‌ای که با آنها برقرار می‌کنین می‌شناسند. ولی یادتون باشه که برندهای قدرتمند همون اندازه که می‌گیرند، پس می‌دهند. هر کسی جزء مخاطب هدف شما نیست و شهرت شما جهان‌شمول نیست. اینکه مشخص کنین چه کسی هستین یعنی اوقدر شجاع باشین که خود واقعی‌تون رو به نمایش بگذارید و داستان شخصی خودتون رو بگین.

 

اعتبار پیدا می‌کنید:

برای مخاطب هدف شما مهم هست که بدونه آیا شما می‌تونین آنچه که می‌گویید (وعده برند) رو انجام بدهید. اعتبار شما تنها از طریق گفته‌هاتون بدست نمیاد، بلکه کارها و عملکرد شما هم در ساخته شدن اعتبار شما تاثیر داره. اگه به برند شخصی‌تون پایبند باشید و وعده ویژه‌ خود رو برای مخاطب عملی کنین، خود به خود اعتبار کسب می‌کنین. کارهای شما اگه با برند تون هماهنگ باشه، ثابت می‌کنه که میشه به شما اعتماد کرد و آدم قابل اطمینانی هستید که در این صورت شما می‌تونین سابقه خوبی پیش مخاطب هدف تون بسازید، به حرف‌های شما می‌تونن ارجاع کنند و این ابزاری برای اعتبارسازی برند شخصی محسوب میشه. مساله‌ای که ممکنه جالب باشه بدونین این هست که شاید گفته‌های خود شما ارزشمندی‌تون رو برای همه اثبات نکنه، ولی حرف دیگران این کار رو می‌کنه.

 

تخصص تان را به نمایش می‌گذارید:

بارها اشاره کردیم که مهم‌ترین رکن پرسونال برندینگ تخصص شماست؛ یعنی اولین حوزه‌ای که در روند برندسازی شخصی باید در آن سرمایه‌گذاری کنین، حوزه انسانی و خود شما هستید. شما باید متخصص باشید و حوزه تخصصی خودتون رو مشخص کنین. وقتی کسی از شما می‌پرسه «چه‌کاره‌اید؟» نمی‌تونین در جواب بگین «همه کار». هیچ کس معنی این حرف رو نمی‌دونه. برای متخصص شدن اول از مواردی شروع کنین که می‌دونین و بلد هستین. چه کاری می‌تونین انجام بدین که دیگران نمی‌تونن؟ چه گروهی از مردم رو درک می‌کنین که بیشتر افراد در رشته شما نمی‌تونن اونها رو درک کنند؟

شما با روند پرسونال برندینگ به ترکیبی درست از سوابق کاری، تجربه‌های زندگی و ویژگی‌های شخصی خودتون می‌رسید که زیربنای تشخیص گوشه امن شما رو خلق می‌کنه و می‌تونین به راحتی حوزه تخصص ویژه خودتون رو پیدا کنین و در بازار مناسب برای برند شخصی تون تمایز ایجاد کنین. برای اینکه به  نیچ Niche یا گوشه دنج معروف بشین، یک حوزه تخصصی ویژه یا بخشی از بازار رو انتخاب کنین که به خوبی آن رو می‌شناسید و ازش لذت هم می‌برید.

 

بهترين فرصت‌ها را پيدا مي‌کنيد:

در مسير پرسونال برندينگ، شما اين توانايی رو بدست می‌آوريد که خودتون رو متمايز کنين. تمايز برای موفقيت برندسازی شخصی حياتی هست. اگر در بازار مثل بقيه باشين، درواقع يه کالای عادی به شمار می‌آييد و مشتری مثل همه‌ی گزينه‌های ديگه به شما نگاه می‌کنه. اگه مخاطب هدف تون هيچ چيز خاص و متمايزی در شما نبينه، مشتری به راحتی از کنار شما می‌گذره. ولی وقتی گوشه امن خودتون رو پيدا کنين و برای برند شخصی تون تمايز ايجاد کنيد، همچنين اگه در مورد وعده برند شخصی خودتون شفاف‌ايد و متعهد هستيد که آن رو با افرادی که نیاز به شناخت شما دارن به اشتراک بگذارید، برند شما زندگی خودش رو شروع می‌کنه. اين يعنی شما در مسير پرسونال برندينگ قرار گرفته‌ايد؛ مردم در مورد شما می‌شنوند و شروع به شناخت شما می‌کنند و جالب اينجاست که گاهی شما نمی‌دونين چه‌طور شما رو می‌شناسند. شما مثل يه آهنربا مغناطيسی می‌شوید و افراد و فرصت‌هایی رو که برای رسیدن به اهداف‌تون نیاز دارید جذب می‌کنین.

انرژی خود را افزایش می دهید:

احتمالاً شما هم مثل هر کس ديگه‌ای به شدت مشغله دارین و فرصت سرخاروندن هم ندارين. يکي از مزيت‌های داشتن برند شخصی اين هست که شما می‌دونين چه کسی هستين، چه تمايزی با بقيه داريد، تو چه کارهايی خوب هستيد، تو چه بازار و مارکتی بايد فعاليت کنيد، با چه کسانی دوست دارين کار کنين و از همه مهم‌تر اينکه دقيق می‌دونين که چه چيزهايي رو در زندگی‌تون نمی‌خواهيد. جمله معروفی از آن مورو لیندبرگ Anne Morrow Lindbergh نويسنده مشهور آمريکايی هست: «خسته‌کننده‌ترين کاری که می‌توانید انجام دهید این است که اصالت نداشته باشيد.» این واقعاً خسته‌کننده است که هر روز کاری داشته باشيم و نقشی رو ایفا کنیم. قدرت پرسونال برندينگ این هست که شما هرگز نقشی رو ایفا نمی‌کنین. درعوض، شما وعده برند خودتون رو به روشی که مختص شماست، عرضه می‌کنين و داستان خودتون رو برای جهان تعريف می‌کنين. در اين صورت شما خسته، نااميد و دلزده نمیشين، بلکه تو زندگی و کارتون با انرژی و نشاط ادامه می‌دهيد.

 

شادی را در زندگی تقویت می‌کنید:

همونطوری که قبلاً هم اشاره شده؛ پرسونال برندينگ به این معنی هست که مفاهيم «چه کسی هستید» با «چه کاری انجام می‌دهید» و «چگونه آن کار رو انجام می‌دهید» به صورت درستي تبيين و تعريف بشوند. در این صورت هست که شما می‌تونين علاقه‌مندی‌های خودتون را به کار و حرفه‌ تون متصل کنین و در عین حال به طور ثابت بر هدف تون هم متمرکز باشيد. سایمون سینک در کتاب معروف «با يک چرا شروع کنيد» اين مساله رو «چرايی» معرفی می‌کنه. وقتی کاری رو انجام می‌دهيد که دوست داريد، در محيطی هستين که آرامش داريد، با کساني کار می‌کنين که می‌خواستيد و کارتون طوری هست که به شما اجازه میده احساسات خودتون رو ابراز کنید، داستان خودتون رو تعريف کنيد و تأثیرگذاری داشته باشید، پس شما انسان شادی هستيد و سعادتمند و از لحظه لحظه کارتون لذت می‌بريد.

 

درآمد خود را افزایش می‌دهید:

ما برای برندهای قوی هميشه هزینه بیشتری پرداخت مي‌کنيم؛ مثلاً یک قهوه استارباکس دو برابر قهوه‌های ديگه  برای شما هزینه داره. یک گوشی آیفون از اکثر تلفن‌های هوشمند رقیب بسيار گرون‌تر هست و مثال‌های بیشمار ديگه‌ای که ما برای استفاده از برندهای قوی هزينه بيشتری پرداخت می‌کنیم چون چيزی بیشتر از فقط محصول دریافت می‌کنیم، درواقع «تجربه» کسب می‌کنیم. در مورد برندهای شخصی هم همینطوره، اگه همه افراد با عنوان شغلی یکسان دقیقاً به يک میزان دستمزد دریافت کنند، هیچ انگیزه‌ای برای تمايز، برجسته شدن و ارائه ارزش بیشتر وجود نخواهد داشت. حالا که خوشبختانه اینطور نیست! برندهای شخصی بزرگ به دلیل ارزش متمايز و متفاوتی که ارائه می‌دهند، درآمد بیشتری کسب می‌کنند، برای ارزش افزوده‌‌ای که فراتر از برآورده کردن حداقل‌ها در خدمات‌شون اضافه می‌کنند.

 

زيبايي پرسونال برندينگ در اين هست که هرگز پويايی خودش رو از دست نمی‌دهد چرا که شما به عنوان يک برند شخصی همواره در حال يادگيری و رشد هستين ولي در عين حال يکپارچگي، هويت و اصالت خودش رو هم حفظ می‌کنه. بنابراين برای پيشرفت روند ساخت برند شخصی تلاش کنين و از مزايای اون بهره ببريد.